• خطبه ها
  • درباره كوفه
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

درباره كوفه

« 134»

(47) (و من كلام له (عليه ‏السلام)) في ذكر الكوفة كَأَنِّي بِكِ يَا كُوفَةُ تُمَدِّينَ مَدَّ الْأَدِيمِ الْعُكَاظِيِّ تُعْرَكِينَ بِالنَّوَازِلِ وَ تُرْكَبِينَ بِالزَّلَازِلِ وَ إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ مَا أَرَادَ بِكِ جَبَّارٌ سُوءاً إِلَّا ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِشَاغِلٍ أَوْ رَمَاهُ بِقَاتِلٍ .


ص134

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در باره كوفه (و از ويران شدن آن و ظلم و جور ستمكاران كه بعد از آن بزرگوار بر اهل آن وارد ساختند خبر مى ‏دهد):  (1) اى كوفه گويا ترا مى ‏بينم كه (بر اثر آمد و رفت لشگرهاى گوناگون و پيش آمد هرج و مرج) كشيده مى ‏شوى مانند چرم عكاظىّ (كه در وقت دبّاغى كش و واكش و مالش آن بسيار است، و عكاظ اسم بازارى بوده در بيابانى ميان نخله و طائف، و عرب پيش از اسلام هر سال يك ماه در آنجا گرد آمده اشعار خوانده در حسب و نسب بر يكديگر فخر و مباهات مى ‏نمودند، و بيشتر متاعى كه در آنجا خريد و فروش مى ‏شده چرم بوده، لذا مى ‏فرمايد:) و از پيش آمد حادثه‏ ها (ظلم و جور ستمكاران مانند چرم در وقت دبّاغى) پايمال مى‏ شوى، و جنبشها (انواع مصيبت و بلاء) بر تو وارد ميشود، (2) و من مى ‏دانم هيچ ستمگرى بر تو اراده ظلم و جور نكند مگر آنكه خداوند او را به بلائى مبتلى يا كشنده ‏اى را بر او مسلّط گرداند (اين خبر از جمله اخبار بغيب آن حضرتست، چنانكه در تواريخ وقائع كوفه و پيش آمدها بر ستمكاران آن شرح داده شده است).